امروز يه اتفاق افتاد
يه اتفاقي که نبايد پيش ميومد
شک گمان
روز مرگم رسيده چون ديگه فعلا نميتونم ببينمش...
لعنت به رو راستي دررود بر دو رويي
لعنت به پاکي درورد بر ريا
لعنت به من درود بر دوري و فاصله
ناخواسته کاري کردم که فعلا همه چيز خراب شد.
با نديدنت و فراقت چه کنم؟
خود کرده را تدبير نيست
به قول خودت : خداحافظ