• وبلاگ : عاشقانه
  • يادداشت : پيغام
  • نظرات : 0 خصوصي ، 69 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ناشناس 

    اينهمه دنبالش گشتم هر شب براي رسيدن بهش دعا کردم نشد که نشد انگار باهام قهر بود يه روز که چشم براهش بودم ديدم جلوم نشسته و من همش دارم خدا خدا ميکنم نميدونستم زبون گله رو باز کنم يا از خوشحالي فرياد بزنم

    حالا عشقه و قشنگياش بمونه اينم که آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا که نمي تونم هيچ کاري بکنم بابا من نميفهمم من احمقم

    ميشه يکي جوابمو بده مردم خدا اااااااااااا